علت عاشق ز علتها جداست / عشق اصطرلاب اسرار خداست‌‌

عاشقی گر زین سر و گر ز ان سر است / عاقبت ما را بدان سر رهبر است‌‌

هر چه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل گردم از آن‌‌

گر چه تفسیر زبان روشن‌‌گر است / لیک عشق بی‌‌زبان روشن‌‌تر است‌‌

چون قلم اندر نوشتن می‌‌شتافت / چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت‌‌

عقل در شرحش چو خر در گل بخفت / شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت‌‌

آفتاب آمد دلیل آفتاب / گر دلیلت باید از وی رو متاب‌‌

من چه گویم یک رگم هشیار نیست / شرح آن یاری که او را یار نیست‌‌

شرح این هجران و این خون جگر / این زمان بگذار تا وقت دگر

صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق / نیست فردا گفتن از شرط طریق‌‌

خوشتر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران‌‌



مولانا

علت عاشق ز علتها جداست (مولانا)

خبر، آمیخته با بغض گلوگیر شده‌ست... مسمطی در باب تکفیر (احمد بابایی)

مصرع ناقص من کاش که کامل می‌شد (سید حمیدرضا برقعی)

عشق ,سر ,شرح ,گر ,ز ,چون ,به عشق ,چه گویم ,علت عاشق ,چون به ,عاشق ز

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

غزنوی درهَم بَرهَم رباتیک فروشگاه اینترنتی 5040/پک ضد ریزش مو گروه برنامه نویسی دژ سایت فایل مَس ckodser muone پایگاه خبری پیشرونوین ایران کانال آنالیز و پیشگویی فوتبال پوکر ایرانی پوکر آنلاین قمار